تمرکز من
جمله های کوتاه، شيطنت های شبانه
تصورات دست نيافتنی، خيالات سکسی
سفر زنجان، نفرت بی اساس
زندگی پر حادثه
سانسور خود
آه، بغل کردن سرد
قورت دادن کلمات
قورت دادن کلمات
نياز به تنهايی
نياز به تو
بی محلی بی دليل
معذب بودن تو از نگاه من
اين تازه وارد بی آزار
ترس از صحبت با من
مادر سر حال، مادر بيچاره
ترک رفقا ، نگاه غم دار
ترک رفقا ، نگاه غم دار
کاکتوس زيبای يک ساله
مرد 21 ساله ی ژنده پوش
6 Comments:
سلام
ببخشید نوشته ای را مینویسم نا مرتبط با این پست شما . در مورد چند پست قبل است . شما کتاب هنس کوچولو را دارین . اگر دارین لطف میکند به این آدرس یک میل بزنید ؟
shelimaan@yahoo.com
رسای عزیز
خدا میدونه چقدر دلم برات تنگ شده
بدون هرجا که باشی و هرچقدر هم که به ظاهر از هم دور ، یکی توی این دنیا هست که به یادت می افته حتی اگه گاه به گاه و همیشه می تونی روی دوست داشتنش حساب کنی
خواهرت ساناز
ببینم شما تمرکزتون احیاناً گیر کرده؟ (;
چه جالب که من این پست رو این همه دیر می بینم، یعنی واقعا تاحالا نیومده بودم؟ بعید می دونم
Ba hameye jomlehaye kootahet ba hameye sheitanathaye shabanat ba hameye tasavorate dast nayaftanit ba hameye khialate sexit va ba hame o hame chizet dooset daram agha rasa,kheili ha dooset darand.man yeki ke kheili kheili kheili doost daram
هی می گویم ای کاش، اما شاید اگر ای کاشم هم واقعی می شد داستان همین بود، ای کاش کمی از خود بگویی
ارسال یک نظر
<< Home